جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رضائیه: (تعداد کل: 6)
رضائیه
[رِ ئی یَ یا یِ] (ص نسبی)منسوب به رضا (یادداشت مؤلف).
رضائیه
[رِ ئی یَ] (اِخ) نام یکی از طوایف کرد (یادداشت مؤلف) : در صحبت رضائیه به قم آمد و همچنین به من رسیده است که رضائیه ( دختران خود را به شوهر نمی دادند زیرا کسی که همسر و هم کفو ایشان بوده باشد نمی یافتند (تاریخ قم ص 221.
رضائیه
[رِ ئی یَ] (اِخ) نام مقبرهء معروف به سه گنبد مورخ به سال 580 ه ق واقع در رضائیهء آذربایجان (از تاریخ صنایع ایران).
رضائیه
[رِ ئی یَ] (اِخ) مسجد جامع واقع در شهر ارومیهء آذربایجان که محرابش مورخ به سال 676 ه ق است (تاریخ صنایع ایران).
رضائیه
[رِ ئی یَ] (اِخ) نام اصلی این شهر ارومیه یا اورمیه است که در اواسط سلطنت رضاشاه به رضائیه تغییر نام یافت و تا آخر دوران پهلوی به همین نام خوانده میشد در 921 هزارگزی شمال باختری تهران و 125 هزارگزی جنوب باختری تبریز و 144 هزارگزی جنوب خوی و...