جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خمره: (تعداد کل: 5)

خمره

[خِ رَ] (ع اِ) غلاف و پوست گندم و دیگر غله ها || بوی خوش (منتهی الارب) (از تاج العروس ||) هیئت خِمارپوشی (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) -امثال: العوان لاتعلم الخمره؛ میانه سال محتاج به تعلیم خمارپوشی نیست این مثل را دربارهء تجربهء کار دانا گویند...

خمره

[خَ رَ] (ع اِ) شراب می انگور که سکر آورد خمر || هرچه سکر آورد (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) خمر - خمره صرف؛ شراب خالص شراب ناب (منتهی الارب ||) بوی خوش (منتهی الارب) (از تاج العروس ||) جماعت مردم (منتهی الارب) خمره الناس.

خمره

[خُ رَ] (ع اِ) مایهء خمیر || دردی نبیذ || سجاده ای از برگ خرما بافته || نوعی گیاه است مخصوص یمن || گلغونه که زنان بر روی مالند || کرب تب و صداع و اذیت آن || بقیهء مستی در سر خمار (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان...

خمره

[خَ مَ رَ] (ع اِ) بوی (منتهی الارب) خُمرَه یقال: وجدت خمره الطیب و کذلک خمزه الطیب.

خمره

[خُ رَ / رِ] (اِ) خمچه خمبره خم کوچک (ناظم الاطباء) : آچارها پیش آوردند و سر خمره ها بازکردند و چاشنی می دادند (تاریخ بیهقی) و چون خمرهء شهد مسموم است و چشیدن آن کام خوش کند لیکن عاقبت بهلاکت کشد (کلیله و دمنه) استاد علی خمره بجویی دارد...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.