جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خمر: (تعداد کل: 9)

خمر

[خَ] (ع مص) پوشانیدن منه: خمره خمراً || پنهان کردن منه: خمر الشی ء || نوشیدن می || شرم داشتن || مایه کردن در خمیر || گذاشتن آرد سرشته و گل و لای را تا خمیر شود (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خمر

[خِ] (ع اِ) بدخواهی حقد کینه غل (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خمر

[خُ] (ع اِ) جِ خمار (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خمر

[خُ مُ] (ع اِ) جِ خمار (منتهی الارب) (از لسان العرب) (از تاج العروس).

خمر

[خَ مَ] (ع اِ) جماعت مردم و انبوهی آنها || تغییر از آن حالی که بر آن بود || آنچه مردم را بپوشاند از سقف و کوه و وادی و مغاک و درخت و ریگ توده و مانند آنها (|| اِمص) دوختگی بار دیگر دو کرانهء توشه دان یک باردوخته...

خمر

[خَ مَ] (ع مص) پنهان شدن منه: خمر عنی خمراً؛ پنهان شد از من || پنهان ماندن خبر (منتهی الارب) (از لسان العرب) (از تاج العروس) منه: خمر الخبر عنی.

خمر

[خَ مِ] (ع ص) جای بسیارمی || با خمار (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) منه: رجل خمر؛ ای مرد باخمار؛ او هو الذی خامره الداء.

خمر

[خِ مِرر] (ع اِ) معجر زنان (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خمر

[خَ] (ع اِ) شراب می آب انگور که مسکر بود( 1) (ناظم الاطباء) باده مُل مدام عقار قهوه قرقف راح تریاق نبیذ سویق رحیق بگماز راف ام زنبق سَ کَر طلاء عصیر ناطل حانیه شَمول کمیت سلاف صهباء( 2) (یادداشت بخط مؤلف) : یا ایها 5) مثل الجنه التی /...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.