جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خلد: (تعداد کل: 5)

خلد

[خَ] (ع مص) موی سپیده نشده کلانسال گردیدن (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد ||) مقیم در جایی گردیدن (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) یقال: خلد بالمکان او خلد الی المکان || همیشه ماندن (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خلد

[خُ / خَ] (ع اِ) موش کور که جانوریست کور زیرزمین هرگاه پیاز یا گندنا بر سوراخ وی نهند، از بوی آن برآید و شکارش کنند ج، مناجذ، از غیر لفظ آن مانند مخاض که جمع خلقه است (از ناظم الاطباء) مرحوم دهخدا معتقدند: در زبان عربی جلذ نیز بمعنی...

خلد

[خُ] (ع اِ) نوعی از قبره (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد ||) دست برنجن (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از اقرب الموارد) ج، خِلدَه || گوشواره (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد) ج، خِلدَه || بقا همیشگی (منتهی الارب)...

خلد

[خَ لَ] (ع اِ) حال (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد ||) دل یقال: وقع ذلک فی خلدی؛ ای فی قلبی || نفس (منتهی الارب) (از تاج العروس ||) نام مرضی است که اسب می گیرد و بر اثر این مرض یک نقطه از بدن...

خلد

[خُ] (اِخ) نام قصری است که منصور به بغداد ساخت و موضع آن بکنار رود دجله بود بیمارستان عضدی در سمت جنوبی آن قرار داشت این قصر چون ساخته شد بحول و حوش آن منازلی بر پا گردید و بر اثر آن محله ای ایجاد شد با این نام (از...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.