جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حمول: (تعداد کل: 2)
حمول
[حَ] (ع ص) حلیم و بردبار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). صابر و متحمل. (غیاث) :
چون آهن اگر حمول گردی
ز آه چو منی ملول گردی.نظامی.
طلبکار باید صبور و حمول
که نشنیده ام کیمیاگر ملول.سعدی.
|| ما یحمل للتداوی من فتیله. (اقرب الموارد). واحد حمولات است و آن داروهایی است که آنرا انسان برای...
چون آهن اگر حمول گردی
ز آه چو منی ملول گردی.نظامی.
طلبکار باید صبور و حمول
که نشنیده ام کیمیاگر ملول.سعدی.
|| ما یحمل للتداوی من فتیله. (اقرب الموارد). واحد حمولات است و آن داروهایی است که آنرا انسان برای...