جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حازم: (تعداد کل: 16)

حازم

[زِ] (اِخ) سدوسی مکنی به ابی دیم. مؤلف تاریخ بخارا او را در شمار قضاه خراسان آورده گوید: و دیگر ابودیم حازم سدوسی که وی را از خلیفه فرمان قضا رسید. (تاریخ بخارا ص 2).

حازم

[زِ] (ع ص) نعت فاعلی از حَزم. بااحتیاط. محتاط(1) دوراندیش. مآل بین. مآل اندیش. آخربین. پیش بین. استوارکار. هشیار در کار. حزم گیرنده. (مهذب الاسماء). هوشیار. حزیم. دانا. (غیاث). عاقل :
پادشاه عاقل حازم باید که در حال خشم از مردم آن ستاند که در حال رضا بتدارک آن قیام تواند...

حازم

[زِ] (اِخ) حصار و قلعه ای است از مضافات حلب که هلاکو آن را بتصرف درآورد. صاحب حبیب السیر گوید:«و ایلخان چون از مهم حلب فارغ گشت کمند همت بر کنگرهء تسخیر حصار حازم که از مضافات آن ولایت بود انداخت و آغاز محاصره و محاربه کرده کار ساکنان آن...

حازم

[زِ] (اِخ) محدث است. رجوع به سیره عمر بن عبدالعزیز ص 147 و 201 و 269 شود.

حازم

[زِ] (اِخ) صحابی است. (منتهی الارب).

حازم

[زَ] (اِخ) ابن ابراهیم بجلی کوفی. شیخ طوسی در رجال خود وی را در عداد اصحاب صادق (ع) آورده گوید وی ساکن بصره بود. و از او روایت داریم. (تنقیح المقال ج 1 ص 249).

حازم

[زِ] (اِخ) ابن ابی حازم. صحابی است. (منتهی الارب). وی ملقب به احمسی است. (تنقیح المقال ج 1 ص 249) (قاموس الاعلام ترکی).

حازم

[زِ] (اِخ) ابن حاتم. مکنی به ابی حاتم تابعی است.

حازم

[زِ] (اِخ) ابن حرام (یا حِزام) الجُذامی(1). صحابی و محدث و از مردم بادیه الشام است و پسر او از وی روایت کند که گفت: «اتیت النبی صلی الله علیه و آله و سلم بصید اصطدتها من الاردن واهدیتها الیه فقبلها و کسانی عمامه عدنیه و قال لی ما اسمک...

حازم

[زِ] (اِخ) ابن حرمله بن مسعود الغفاری. صحابی و محدث است و مولای او ابوزینب از او روایت دارد و ابن قانع نام او را بتصحیف در خاء معجمه آورده است. رجوع به کتاب الاصابه چ مصر سنهء 1323 ج 1 ص 313 شود.

حازم

[زِ] (اِخ) ابن الحسین. مکنی به ابی اسحاق. تابعی است.

حازم

[زِ] (اِخ) ابن خزیمه. از سرداران هارون الرشید و از بطن نهشل بن دارم است. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 3 ص 298 و ج 5 ص 367 و ص 368 شود.

حازم

[زِ] (اِخ) ابن عطاء الاعمی. مکنی به ابی خلف. تابعی است.

حازم

[زِ] (اِخ) ابن محمد بن حسن بن محمد بن خلف ابن حازم الانصاری القرطاجنی النحوی. مکنی به ابی الحسن و ملقب به هنی ء الدین. او شیخ بلاغت و ادب و در نظم و نثر و نحو و لغت و عروض و علم بیان اوحد زمان و فرید عصر خود...

حازم

[زِ] (اِخ) ابن محمد بن یونس، مکنی به ابی ذر. تابعی است.

حازم

[زِ] (اِخ) الرواسی. مکنی به ابی جعفر. از بزرگان علوم عربیه و استاد علماء کوفه در علوم مزبور است، و او شاگرد عیسی بن عمر، صاحب کتاب الجامع فی الافراد والجمع است. رجوع به روضات الجنات ص 202 شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.