جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بینی: (تعداد کل: 3)
بینی
(صوت) مأخوذ از مادهء مضارع دیدن (مانند گویی و گوییا و دیگر قیدها و اصوات مأخوذ از فعل) بمعنی چه بسیار خوب را فرهنگ شعوری در بی بی آورده و آن را صورتی از به به دانسته. چه نیکوست. طوبی. (یادداشت مؤلف). نیکو. (فرهنگ اسدی) (صحاح الفرس). ولی بگمان من...
بینی
(اِ)(1) ترجمهء انف. ظاهراً مرکب است از بین بمعنی بینش و یای نسبت زیرا که این عضو مرئی میشود یا آنکه متصل بچشم که محل بینش است واقع شده و بهر تقدیر از صفات و تشبیهات اوست یعنی آنچه در اشعار می آید از: قلم، نرگس، الف، انگشت و جز...
بینی
(اِخ) یوسف بن مبارک بن بینی. محدث است. (منتهی الارب).