جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه امه: (تعداد کل: 6)
امه
[اُمْ مَ] (ع اِ) راه شریعت و دین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دین. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). گویند فلان لا امه له؛ یعنی او را دین و مذهبی نیست. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دین و طاعت. (مؤید الفضلاء). سنت نبی. || مرد جامع خیر. || مقتدای مردم. (منتهی...
امه
[اِمْ مَ] (ع اِ) حالت و راه شریعت. || دین. || نعمت. || هیئت و شأن. || فراخی عیش. || سنت نبی. || طریقه. || امامت. || اقتدا بامام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به اُمّه و امت شود.
امه
[اَ مَ] (اِخ) نام چند تن از زنان صحابی است. رجوع به الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص16 و خیرات حسان ج 1 ص33 شود.
امه
[اَمْهْ] (ع مص)(1) پیمان کردن. (از شرح قاموس). عهد کردن و پیمان نمودن. (از منتهی الارب). امه الرجل امهاً (از باب نصر)؛ عهد کرد و پیمان نمود آن مرد. (ناظم الاطباء). || اُمِهَ الرجل (بطور مجهول)؛ بی عقل گردید آن مرد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
(1) - از باب نصر. (ناظم...
(1) - از باب نصر. (ناظم...
امه
[اَ مَهْ](1) (ع مص)فراموش کردن. (از منتهی الارب) (از شرح قاموس) (از ناظم الاطباء). || (حامص) فراموشی. و از آنست در قراءت بعض مردم: و اذکر بعد امه.(2) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)(3). || اقرار دادن و اعتراف کردن. (از شرح فارسی قاموس). اقرار کردن. (از منتهی الارب) (از...
امه
[اُ مِ] (اِخ)(1) از شخصیتهای داستان معروف ادیسه(2) است، و خدمتگزار باوفا و سرپرست دسته های اولیس(3) بود. رجوع به لاروس شود.
(1) - Eumee.
(2) - Odyssee.
(3) - Ulysse.
(1) - Eumee.
(2) - Odyssee.
(3) - Ulysse.