جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه امل: (تعداد کل: 5)
امل
[اَ مَ] (ع مص) امید داشتن چیزی را، گویند امله املاً (از باب نصر). (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). امید داشتن. (مصادر زوزنی) (ترجمان علامه ترتیب عادل) (آنندراج) (مؤید الفضلاء). استعمال این لفظ در طلب دنیا و افعال مذموم کرده اند. (از مؤید الفضلاء). بیوسیدن. (تاج المصادر بیهقی). ||...
امل
[اِ] (ع اِ) اَمَل. رجوع به اَمَل شود.
امل
[اَ] (ع اِ) اَمَل. رجوع به اَمَل شود.
امل
[اُ مُ] (ع اِ) جِ اَمیل. رجوع به اَمیل شود.