جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه امت: (تعداد کل: 2)
امت
[اَ] (ع مص) اندازه کردن. (تاج المصادر بیهقی) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). اندازه گرفتن. تقدیر. (از اقرب الموارد) (از لسان العرب). || قصد کردن چیزی را. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) بلندی. (ترجمان علامه ترتیب عادل) (نصاب الصبیان). جای بلند و پشته...
امت
[اُمْ مَ] (ع اِ) جماعتی که بسوی ایشان پیغمبری آمده باشد. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). گروهی که به پیغمبری ایمان آورده اند. (از کشاف اصطلاحات الفنون). پیروان انبیاء. (غیاث اللغات). پس روان. (ترجمان ترتیب عادل) (فرهنگ فارسی معین) :
یا رب بیافریدی رویی بدین مثال
خود رحم کن...
یا رب بیافریدی رویی بدین مثال
خود رحم کن...