امت
[اَ] (ع مص) اندازه کردن. (تاج المصادر بیهقی) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). اندازه گرفتن. تقدیر. (از اقرب الموارد) (از لسان العرب). || قصد کردن چیزی را. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) بلندی. (ترجمان علامه ترتیب عادل) (نصاب الصبیان). جای بلند و پشته های خرد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (لسان العرب). || نشیب و فراز در چیزی. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). پستی و بلندی و اختلاف در چیزی. (از لسان العرب). و از آن است قول خداوند: لاتری فیها عوجاً و لا امتاً. (قرآن 20/107) یعنی در آن کجی و پستی و بلندی نمی بینی. (از لسان العرب) (از منتهی الارب). || ضعف و سستی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ج، اِمات و اُموت (اقرب الموارد). || طریقهء نیکو. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || کجی و عیب که در دهن یا پارچه یا سنگ باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). عیبی که در دهان و جامه و سنگ باشد. (از لسان العرب). عیبی که در دهان باشد. (از اقرب الموارد). || اختلاف مکانی در نرمی و تنگی بعضی و درشتی و صلابت بعضی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || شک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (لسان العرب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و از آن است: اِن الله حرم الخمر فلا امت فیها؛ یعنی؛ همانا خداوند حرام کرد شراب را پس شکی در آن نیست. (از اقرب الموارد) (از لسان العرب).