جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اعصار: (تعداد کل: 2)
اعصار
[اِ] (ع مص) باران رسیده شدن. اُعصر القوم (مجهو) اعصاراً؛ باران رسیده شدند. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). باران رسیدن بقوم: اُعصر القوم (مجهو)؛ امطروا. (از اقرب الموارد). || درآمدن در عصر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بعصر درآمدن: اعصر الرجل؛ دخل فی العصر. (از اقرب الموارد). || بجوانی رسیدن زن....