جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه احمد: (تعداد کل: 3,007)

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن منوچهر همدانی. شاعری از مردم ایران معاصر قهیرالدین فاریابی و افضل الدین خاقانی و اثیر اخسیکتی و مداح اتابک قزل ارسلان بن ایلدگز است. (تجارب السلف چ طهران ص 328 س 13).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن منیربن احمدبن مفلح ابوالحسین الاطرابلسی الشاعر الرفاء، ملقب بمهذب الملک یا مهذب الدین عین الزمان. مولد او به سال 473 ه .ق . و وفات وی در حلب بجمادی الاَخرهء سنهء 548 بوده است. در تاریخ ابن عساکر آمده است که: آنگاه که او در حبس...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن مودودبن یوسف الچشتی (خواجه...). یکی از کبار مشایخ صوفیه. صاحب نفحات گوید: وی بعد از پدر بمقام او نشست و مقبول همهء طوائف بود و بر کافهء انام شفقتی عام و مروّتی تمام داشت و شیخ شهاب الدین سهروردی قدس الله تعالی سرّه وی را تعظیم...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی. ابوعبیدالله محمد بن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است. (الموشح چ مصر ص 305).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی، از بنی موسی. او راست: کتاب الحیل. کتاب بین فیه بطریق تعلیمی و مذهب هندسی انه لیس فی خارج کره الکواکب کره تاسعه. کتاب المسئله التی لقاها علی سندبن علی. کتاب مسائل جرت بین سند و بین احمد. کتاب مساحه الاکر و قسمه الزوایا بثلاثه...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی. رجوع به احمد ابوحامدبن موسی شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن ابی عمار الحناط، صاحب ابوعبید القاسم بن سلام. چنانکه ابن بنت الفریابی گوید وفات وی بسال 281 ه .ق . بوده است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن جعفربن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب، معروف بشاه چراغ و سیدالسادات. پدر اکرم وی امام موسی الکاظم علیه السلام پس از رضا علیه السلام او را از دیگر فرزندان عزیزتر داشتی، چنانکه ضیعهء معروف به یسیریه را بدو بخشید و...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن طاوس الفاطمی الحسنی الحلی، برادر ابی و امی سید رضی الدین علی بن موسی، و مادر او دختر ورام است. او مجتهدی واسع العلم و امام در فقه و اصول و ادب و رجال و از اورع و اتقی و اثبت و اجل فضلاء...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن شاکر. از بنی موسی بن شاکر که در اخراج کتب از بلاد روم با برادران خویش محمد و حسن کوشید. پدر ایشان موسی بن شاکر مصاحبت مأمون داشت و مأمون حق او را دربارهء اولاد وی مراعات کرد و او چون بمرد سه فرزند...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن العباس بن مجاهد المقری مکنی به ابوبکر. خطیب گوید: او شیخ قرائت روزگار خویش بود و وی در ربیع الاَخر سال 245 ه .ق . از مادر بزاد و در شعبان سال 324 بمرد و جسد وی در جانب شرقی مقبرهء باب البستان بخاک...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن علی، مشهور به ابن الوکیل و ملقب بشهاب الدین. او از طبقهء کرمانی و ضیاء قرمی است و نزد این دو شاگردی کرده است. و نحو از ابن عبدالمعطی فراگرفته است و او را حلقهء اشتغالی بمسجدالحرام بوده است. او راست: شرح الملحه المعنیه...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن قائم، ملقب به مجبر. محدث است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن نصرالله خزرجی، ملقب به شمس الدین. او راست: المصطفی من ادعیه المصطفی.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی بن یونس بن محمد بن منعه بن مالک بن محمد بن سعدبن سعیدبن عاصم بن عائذبن کعب بن قیس بن ابراهیم الاربلی الاصل الفقیه الشافعی. ابن خلکان گوید: او از خاندان ریاست و فضل و از مقدمان اربل و ملقب بشرف الدین است. وی امامی...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی، اخو حروری الجوهری. یکی از فقهاء شافعی. و کتاب المختصرالصغیر مزنی را روایت کرده است. (ابن الندیم).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی الاصفهانی، معروف به ابن مردویه. رجوع به ابن مردویه احمد... شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی جُبنی. محدث است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن موسی الحمصی. وی چهار مقالهء اول کتاب المخروطات ابلینوس حکیم ریاضی را ترجمه کرده است.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.