جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تاج الدین: (تعداد کل: 206)
تاج الدین
[جُدْ دی] (مولانا...) (اِخ) حسن از اعیان هرات بزمان شاهرخ تیموری... و شیخ بهاءالدین عمر در زمان خاقان والا گهر میرزا شاهرخ فی سنهء اربع و اربعین و ثمانمائه بعزیمت گذراندن حج اسلام و طواف تربت جنت رتبت حضرت خیرالانام علیه الصلوه و السلام از دارالسلطنهء هرات در حرکت آمده...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) حسن بن شهاب بن حسین تاج الدین یزدی مورخ، مؤلف جامع التواریخ حسنی، مهدی بیانی در مقدمهء تاریخ افضل صفحهء چهار آرد:
جامع التواریخ حسن بن شهاب- در ضمن جزوهء نسخه های خطی تاریخی کتابخانه های استانبول بشمارهء 42 ذکر نامی از جامع التواریخ حسنی تألیف «حسن بن...
جامع التواریخ حسن بن شهاب- در ضمن جزوهء نسخه های خطی تاریخی کتابخانه های استانبول بشمارهء 42 ذکر نامی از جامع التواریخ حسنی تألیف «حسن بن...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) (سید...) حسن اندخودی. وی در زمان حکومت سلطان حسین بایقرا، امر نقابت مزار شریف به وی برگذار شد:
میرزا بایقرا چون حال بر آن منوال دید قاصدی همعنان برق و باد به دارالسلطنهء هرات فرستاد و صورت واقعه را عرضه داشت ایستادگان پایهء سریر اعلی گرد خاقان منصور...
میرزا بایقرا چون حال بر آن منوال دید قاصدی همعنان برق و باد به دارالسلطنهء هرات فرستاد و صورت واقعه را عرضه داشت ایستادگان پایهء سریر اعلی گرد خاقان منصور...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) حسن بن شرف الملک ابوبکر الاشعری (از اولاد ابوموسی اشعری معروف، یکی از حکمین صفّین) ملقب به بهاء الملک. این تاج الدین برادر عین الملک فخرالدین حسین وزیر ناصرالدین قباجه بود و خود نیز وزارت ناصرالدین قباجه را عهده دار بود و پس از مرگ ناصرالدین قباجه...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) حسن بن محمدنظامی نیشابوری. او راست: کتاب تاج المآثر در تاریخ پادشاهان دهلی: کتاب تاج المآثر تألیف تاج الدین یا صدرالدین حسن بن محمد نظامی نیشابوری در تاریخ پادشاهان دهلی که از کتابهای مغلق زبان فارسی است و بواسطهء وفور کلمات تازی نامانوس مشهور شده است، و...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) حسن چلبی از بزرگان هرات. خواندمیر در حبیب السیر در ترجمهء احوال ابونصر سام میرزا آرد:... در خلال آن احوال مظفر بیک از سفر قندهار باز آمده بوضوح پیوست که ظهیر السلطنه محمد بابرمیرزا بر حسب اشارت خان مظفر لوا از ظاهر آن بلده کوچ فرموده و...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) حسن شیرازی، وزیر اتابک مظفرالدین سنقربن مودود السلغری. رجوع به تاج الدین بن دارست شیرازی و رجوع به ابن دارست شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) (خواجه...) حسن عطار بدخشی از بزرگان بدخشان معاصر شاهرخ.
خواندمیر در حبیب السیر در ترجمهء احوال شاهرخ آرد:... و در اوائل ربیع اول سنهء احدی و عشرین و ثمانمائه بمسامع علیه رسید که میرزا سعد وقاص که قم را گذاشته پیش امیر قرایوسف رفته بود از عالم رحلت...
خواندمیر در حبیب السیر در ترجمهء احوال شاهرخ آرد:... و در اوائل ربیع اول سنهء احدی و عشرین و ثمانمائه بمسامع علیه رسید که میرزا سعد وقاص که قم را گذاشته پیش امیر قرایوسف رفته بود از عالم رحلت...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) (امیر...) حسن ملکی از حکام هرات و معاصر سلطان حسین بایقرا:
... خاقان منصور [ سلطان حسین بایقرا ] بی دغدغه بابیورد در آمده اشراف و اعیان آن ولایت بلوازم نیاز و نثار قیام نمودند و باظهار اخلاص و دولتخواهی خدام و موکب پادشاهی زبان حال و قال...
... خاقان منصور [ سلطان حسین بایقرا ] بی دغدغه بابیورد در آمده اشراف و اعیان آن ولایت بلوازم نیاز و نثار قیام نمودند و باظهار اخلاص و دولتخواهی خدام و موکب پادشاهی زبان حال و قال...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) حسین. مدرسه ای بنام وی در کاشان بنا شده (رجوع به فهرست کتابخانهء مدرسهء عالی سپهسالار ج 2 ص408 شود).
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) حسین بن شمس الدین صاعدی. یکی از معلمین شیخ بهایی. این شخص از شیخ منصور شیرازی معروف به راستگو روایت کرده است. رجوع به روضات الجنات ج 1 ص632 شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) خرقانی. شهابی غزال خجندی از گویندگان دورهء سلجوقیان قطعه ای در حق وزیر هرات گفته است و در آن ضمن از تاج الدین خرقانی چنین یاد کند:
ز تاج خرقان شاید نبیره ای مانده ست
که هر کجا برود غم بی کران ببرد.
(لباب الالباب چ اوقاف گیب ج 2...
ز تاج خرقان شاید نبیره ای مانده ست
که هر کجا برود غم بی کران ببرد.
(لباب الالباب چ اوقاف گیب ج 2...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) خرم. معروف به پهلوان خرم از امراء لشکر شاه شجاع بود و وی در اواخر عمر بحکومت اصفهان رسید و تا هنگام مرگ بهمین شغل باقی بود:
... در ابرقوه خواجه جلال الدین توران شاه با کمال صداقت کمر خدمت شاه شجاع بسته ... پهلوان خرم هم که...
... در ابرقوه خواجه جلال الدین توران شاه با کمال صداقت کمر خدمت شاه شجاع بسته ... پهلوان خرم هم که...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) خلج. از امراء لشکر اتابک زنگی است. در تاریخ افضل (بدایع الازمان فی وقایع کرمان) چنین آمده است: گفتار در ذکر آمدن اتابک محمد از فارس با تاج الدین خلج بجیرفت و... چون اتابک محمد با امراء و لشکر فارس بخدمت اتابک زنگی پیوست او را بنظر...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) خیوقی، ابن شهاب الدین ابوسعدبن عمر خیوفی. علامهء قزوینی در تعلیقات لباب الاباب در ترجمهء احوال شهاب الدین خیوقی بنقل از سیره جلال الدین منکبرنی آرد:
شهاب الدین ابوسعدبن عمر الخیوقی از اعاظم فقهاء شافعیه و تدریس پنج مدرسه خوارزم بدو مفوض بود و او را در نزد...
شهاب الدین ابوسعدبن عمر الخیوقی از اعاظم فقهاء شافعیه و تدریس پنج مدرسه خوارزم بدو مفوض بود و او را در نزد...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) دریهم. رجوع به علی بن محمد... شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) دمشقی. رجوع به تاج الدین بن احمد دمشقی شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) دهلوی. رجوع به محمودبن محمد... شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) رازی. رجوع به محمد بن حسین بن علی بن محمد بن احمد نیشابوری... شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) زاهد. پدرش امیر یوسف الدین محمود از امیرزاده های هزارهء بلخ بود و در فتنهء مغول بهند رفته در آنجا امارت و ریاست یافت. این تاج الدین برادر امیرخسرو دهلوی (651- 725 ه . ق.) شاعر معروف است:... پس از پدر برادران وی تاج الدین زاهد و...