جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه احمد: (تعداد کل: 3,007)
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان بن عمر بلقینی قاضی. ملقب بجلال الدین و متوفی بسال 824 ه . ق. او راست: ترجمه البلقینی، و اشعار جدّ خود سراج الدین عمر را در آن ذکر کرده است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان بن محمد نقاش. وی شرحی کبیر بر القصیده الخزرجیهء عبدالله بن محمد خزرجی نوشته است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان بن مندویه. رجوع به ابن مندویه شود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان بن نخیل الحمیری الشنتمری مکنی به ابوالعباس. شاگرد او ابوالعباس احمدبن عبدالعزیزبن عنزوان کاتب شنتمری آنگاه که او با گروهی از طلبه بشنتمریه(1) نزد وی تلمذ میکرده اند در مدیح احمد گفته است:
و مجلس لیس لشربه
باع و باع الخیر فیه مدید
و ربّما تقضی حیاه به...
و مجلس لیس لشربه
باع و باع الخیر فیه مدید
و ربّما تقضی حیاه به...
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان بن نصر المالینی مکنی به ابوعبدالله. از بزرگان مشایخ هرات و از افاضل این طبقه است و زمان سلطنت سلطان محمود غزنوی را ادراک نموده و خود بزهد و ورع یگانهء روزگار بوده و بتقوی و تجرید فرید زمان و او نیز از عرفائیست که...
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان طبیب اصفهانی. رجوع به ابن مندویه شود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان بسری. محدث است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان (قاضی فاضل) بیانی مصری مکنی به ابوالعباس متوفی به سال 643 ه . ق.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان جبلی. محدث است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان سلمی.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان شیرازی مکنی به ابوبکر. او راست: کتاب القاب الرّواه یا کتاب الالقاب. وفات وی به سال 407 ه . ق. بود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان کندی دشناوی از مردم دشنی شهری بمصر ملقب بجلال الدین. فقیهی پرهیزکار. او راست: شرح تنبیه ابواسحاق شیرازی. وفات وی677 ه . ق. بود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان لخمی ملقب بقاضی الجماعه. او راست: مشرق فی اصلاح المنطق و آن لباب کتاب سیبویه است. و نیز تنزیه القرآن عما لایلیق بالبیان و الرّد علی النحاه. وفات وی را صاحب کشف الظنون به سال 502 ه . ق. در جائی و 592 و در...
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان مصری ملقّب به بَحشل. محدّث است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرحمان مقدسی ملقب بشهاب الدّین حنبلی. او راست: البدر االمُنیر فی علم التعبیر. وفات وی به سال 697 ه . ق. بود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرّحیم بن حسین. امام ولیّالدین ابوزرعهء عراقی شافعی. او راست: المعین علی فهم ارجوزه ابن الیاسین و شرح تقریب الاسانید والد خود. و الدلیل القویم علی صحه جمیع التقویم. و اوهام اطراف الکتب السته یوسف بن عبدالرحمان مزی را جمع کرده است. و همچنین او راست:...
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرّحیم ابی خُبْزَه. محدث است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرّزاق طنطرانی مکنی به ابونصر و ملقّب به معین الدّین. او راست: القصیده الطنطرانیه.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرّزاق مغربی عالم و فقیه شافعی صاحب منظومهء معروف به تیجان العنوان و مؤلفات دیگر. تولد او بمغرب بود و در قاهره میزیسته. وی به سال 1096 ه . ق. وفات یافت.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالرشید بخاری ملقب به وقام الدّین. او راست: شرح الجامع الصغیر محمد بن حسن شیبانی.