جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه احمد: (تعداد کل: 3,007)

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن الخضر معروف به خضرویهء بلخی. یکی از بزرگان صوفیه و او را کتابی است به نام الرعایه بحقوق الله. (کشف المحجوب هجویری). و در صفه الصفوه (ج4 ص337) آمده است که: کنیهء وی ابوحامد و مصاحِب ابوتراب نخشبی و حاتم اصم بود و نزد [ با...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خضر اسکوبی علوی شاعر. او راست: ترتیب کتاب دقائق الحقائق تألیف کمال پاشازاده بر حروف تهجی.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خضرویه. رجوع به احمدبن الخضر...شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خطیب گنجه ای. خوندمیر در حبیب السیر (ج1 ص383) آرد: در جامع التواریخ جلالی مسطور است که امیراحمد پسر خطیب گنجه ای و مهستی که بغایت مشهور است، و در آن باب رساله ای علیحده مسطور است، معاصر سلطان محمود بودند و به ندیمی او اشتغال...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) خلاد. ابوعبیدالله محمد بن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است. (الموشح چ مصر ص119، 248، 286، 333، 335).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلف بن احمد سجستانی مکنی به ابوالعباس. او راست: تحفه الملوک فی التعبیر.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلف المروالروذی استاد علی بن عیسی و یکی از صناع آلات فلکی است. (ابن الندیم).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلکان. رجوع به ابن خلکان و رجوع به احمدبن محمد معروف به ابن خلکان شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلیل. از امرای عصر معتصم عباسی که در زمرهء برخی دیگر از امرا از افشین و اسباش برنجیده و دل بر خلافت عباس بن مأمون قرار داد و همگی مقید و مقتول گشتند. رجوع بحبط ج1 ص291 شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلیل بن سعاده ملقب بقاضی شمس الدین. او راست: ینابیع العلوم.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلیل خوئی شافعی. از مردم خوی آذربایجان و قاضی دمشق. ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء (ج2 ص171) آرد: شمس الدین الخوئی هوالصدر الامام العالم الکامل قاضی القضاه شمس الدین حجه الاسلام سیدالعلماء و الحکام ابوالعباس احمدبن خلیل بن سعاده بن جعفربن عیسی از شهر خوی....

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلیل سبکی شافعی متوفی به سال 1037. او راست: فتح المقیت فی شرح التثبیت و فتح الغفور بشرح منظومه القبور که هر دو شرح ارجوزهء سیوطی موسوم به التثبیت است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلیل صالحی. او راست: کتاب اخبار الاخیار.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خلیل اللبودی. او راست: الروض البسام فیمن ولی قضاءالشام.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خمیس بن عامربن دمیح مکنی به ابوجعفر از اهل طلیطله. یکی از علمای هندسه و نجوم و طب و در علوم لسان نیز ماهر و از شعر هم بهرهء کافی داشت و وی از اقران قاضی ابوالولید هشام بن احمدبن هشام است. (عیون الانباء ج2 ص41).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خنبش مکنی به ابورحی. محدث است. رجوع به ابورحی شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خواجه مودود (خواجه). متولد به سال 507 ه . ق. او پس از وصول بسن رشد و مرتبهء تمیز در قصبهء چشت قائم مقام پدر بزرگوار خود گشت و مدتی بترتیب مریدان و مستعدان قیام کرد و شبی حضرت رسالت پناه صلی اللهعلیه وآله را در...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خون. محدث است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خیرالدین آیدینی گوزل حصاری معروف بخواجه اسحاق افندی. وی شمائل النبی تألیف ابوعیسی و مقدمه الادب زمخشری را به نام اقصی الارب فی ترجمه مقدمه الادب را بترکی ترجمه کرده است. وفات او به سال 1120 ه . ق. بود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن خیرون مصری. محدث است.

با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.