جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه محمد: (تعداد کل: 694)

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) (ص) ابن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب بن لوی بن غالب بن فهربن مالک بن نصربن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضربن نزاربن معدبن عدنان، مکنی به ابوالقاسم پیغمبر اسلام. مادر آن حضرت...

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن عبدون حنفی، مکنّی به ابوالعباس (وفات به سال 299 ه . ق.). او راست: الاحتجاج بقول ابی حنیفه. (یادداشت مرحوم دهخدا).

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن عمر اندلسی. رجوع به ابن صفار شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن عمر بازیار. او راست: کتاب الجوارح. (الفهرست ابن الندیم و تاریخ الحکماء القفطی ص280).

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن مالک. رجوع به ابن مالک محمد شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد... رجوع به ابن بطوطه شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد بن ابی الفضل مرسی سلمی، مکنی به ابوعبدالله و ملقب به شرف الدین ادیب، نحوی، مفسر، محدث، فقیه از ادبای معاصر یاقوت. (متولد به شهر مرس در 570 ه . ق.). وی استادان بسیار در بغداد، خراسان، مرو شاهجان و نیشابور و...

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد بن حمدویهء حاکم. رجوع به ابن بیع حاکم ابوعبدالله محمد شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد بن محمد بن یحیی... ملقب به سلامی و مکنی به ابوالحسن شاعری مشهور است و ثعالبی وی را به شاعری ستوده است. در ده سالگی شعر میگفت. در بغداد نشأت یافت و سپس به موصل رفت و گروهی از مشایخ شعرا را...

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد، مکنی به ابوعبدالرحمان و مشهور به عتقی فیریابی منجم قرن چهارم هجری اهل آفریقا بود و در مصر اقامت گزید و در اغلب علوم نظر داشت و تخصصش در نجوم بود با ابوتمیم قیروانی که بر مصر تسلط یافت بسر می برد....

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد بن موسی کرمانی، مکنی به ابوعبدالله. رجوع به ابوعبدالله محمد و معجم الادباء ج7 ص19 شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد بن محمد هاشمی بغدادی شاعر. رجوع به ابن سکره شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن مره جبلی باطنی از مردم قرطبه و باطنی است و در فلسفهء «انباذ قلس» رنج فراوان برد و در آن براعت یافت. (از طبقات قاضی صاعد اندلسی) (عیون الانباء ص 37).

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن مسعودبن احمد مسعودی، مکنی به ابوعبدالله متوفی در چهارصدوبیست واند هجری قمری به مرو. فقیه شافعی از مردمان دانشمند و پرهیزگار مرو بود. فقه را نزد ابوبکر قفال آموخت و کتاب «مختصر» مزنی را شرح کرد. امام غزالی در کتاب الوسیط از او...

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن موسی بن سعید مرزبانی. رجوع به ابوعبدالله مرزبانی خراسانی شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن میمون قداح. پس از مرگ عبدالله بن میمون (از رؤسای اسماعیلیه) به جای پدر نشست و پس از مردن محمد پیروان او به دو فرقه گشتند. فرقه ای برادر او را احمدبن عبدالله به خلیفتی برداشتند و فرقهء دیگر پسر او را که...

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بن هبه اللهبن مظفر ملقب به عضدالدین از احفاد رفیل و از خاندان آل الرفیل است و در ایام المستضی ء عباسی (566 تا 573 ه . ق.) دو بار وزارت کرده است. وی سرانجام در سفر خانهء خدا به دست باطنیان مقتول گردیده....

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله بلعمی رجوع به ابوالفضل محمد بن عبدالله... شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله خراسانی. رجوع به ابن طاهر ابوالعباس شود.

محمد

[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن عبدالله صیرفی. رجوع به ابن صیرفی ابوبکر محمد و ابوبکر صیرفی محمد بن عبدالله... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج4 ص199 ترجمهء شماره 574 شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.