جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حبیب: (تعداد کل: 199)

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عبدالله بن حبیب باهلی. وی از طرف قتیبه بن مسلم بر طالقان حکومت میکرد و مردم طالقانش به سال 91 ه . ق. بکشتند. (رودکی، نفیسی ص266).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عبدالملک بن عمر بن الولیدبن عبدالملک بن مروان. امیری اموی در اندلس به روزگار عبدالرحمان داخل و از نزدیکان وی می بود. عبدالرحمان حکومت طلیطله بدو داد و حبیب در زمان او درگذشت. پسر عبدالرحمان بر جنازهء او نماز گزارد. (الاعلام زرکلی ص210 از الحله السیراء ص45).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عبید. از تابعین است. و از مقدام معدیکرب روایت دارد. (عیون الاخبار ج2 ص261 و ج3 ص9).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عتبه جشمی. رجوع به حبیب جشمی شود.

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عَدی از بنی عمروبن عوف و محدث است. (تاریخ گزیده ص223).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن علاء سجستانی. رجوع به حبیب سجستانی شود.

حبیب

[حُ بَ] (اِخ) ابن علی. محدث است.

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمرو. نسبی برای او یافت نشد. عبدان از طریق علاءبن عبدالجبار از حمادبن سلمه از ابوجعفر خطمی از حبیب بن عمرو روایت کرده که او با پیغمبر بیعت کرد. ابوموسی احتمال داده که او حبیب بن عمیر جد ابوجعفر باشد. (الاصابه ج1 ص322).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمروبن عمیربن عوف بن غِیَره بن عوف بن ثقیف ثقفی. ابن جریر از طریق عکرمه آرد: آیه [ یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و ذروا ما بقی من الربوا و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم ](1)، دربارهء بنی ثقیف نازل شد و از آن جمله بودند مسعود...

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمروبن محصن بن عمروبن عتیک بن عمروبن مبذول انصاری مازنی. ابن عبدالبر و ابوموسی او را از صحابه شمرده اند. وی در هنگام رفتن به جنگ یمامه در راه کشته شده است. (تنقیح المقال ج1 ص252). ابن شاهین و ابوعمرو نیز او را یاد کرده و داستان...

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمرو السلامانی. صحابی است. ابن سعد او را یاد کرده. ابن سکن گوید: وی ساکن جناب بود. و از بنی سلامان بن سعدبن زیدبن لیث بن شوذبن اسلم بن حاف بن قضاعه است. واقدی گوید: محمد بن یحیی بن سهیل گفت: در کتاب پدرانم دیدم: حبیب بن...

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمروالمازنی. رجوع به حبیب بن عمروبن محصن شود. یکی از اصحاب است. وی در اثنای عزیمت به یمامه مقتول و شهید شده است. ابن عبد ربه او را خزرجی دانسته است. (العقد الفرید چ محمدسعید العریان ج3 ص328).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمرو طائی. أجائی [ ءَ ] شاطی از علی بن حرب عراقی در «التیجان» از ابی منذر هشام کلبی از جمیل از مرثد نقل کند که: مردی از اجائیان به نام حبیب بن عمرو بر پیغمبر وارد شد پیغمبر برای او و طائفهء وی نامه ای نوشت...

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمر فرغانی. او راست: الموجز فی الفروع. (کشف الظنون).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عمیربن خماشه خطمی انصاری. عبدان از طریق عبدالصمدبن عبدالوارث از حمادبن سلمه از ابوجعفر خطمی از جد خود حبیب بن عمیر روایت کرده. رجوع به حبیب بن عمرو و حبیب بن حباشه و حبیب خماشه شود. (الاصابه ج1 ص322) (تنقیح المقال ج1 ص254).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عوف عبدی. برادر حارث بن عوف که یاد او گذشت، می باشد. یکی از این دو برادر قاتل حطم هستند. (الاصابه ج2 ص55 و 58). ابن عبد ربه او را یکی از فرارین شمرده گوید: در یوم مرداء هجر از دست ابی فدیک فرار کرد. (العقد الفرید...

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن عیینه. برادر عبدالرحمان یا عبدالله بن عیینه بن حصن است. پدر او عیینه از سران طوایف عرب اطراف مدینه بود که جنگ غابه سه روز قبل از جنگ خیبر با آنها رخ داده است. و حبیب بن عیینه در این جنگ به دست سعدبن زید اشهلی و...

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن غالب. رجوع به غالب بن حبیب شود. (لسان المیزان ص172).

حبیب

[حَ] (اِخ) ابن فُوَیک و برخی فدیک و برخی فریک خوانده اند. بغوی و ابن سکن و جز ایشان او را یاد کرده اند. ابن ابی شیبه گفته است: مردی از بنی سلامان از مادر خود نقل کرده که آن زن خالی (دائی) داشت به نام حبیب بن فویک و...

حبیب

[حُ بَ] (اِخ) ابن فهدبن عبدالعزیز الثانی. شیخ است اسماعیلی را.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.