حبیب
[حَ] (اِخ) ابن فُوَیک و برخی فدیک و برخی فریک خوانده اند. بغوی و ابن سکن و جز ایشان او را یاد کرده اند. ابن ابی شیبه گفته است: مردی از بنی سلامان از مادر خود نقل کرده که آن زن خالی (دائی) داشت به نام حبیب بن فویک و او گفت که پدرم در پیری در اثر پایمال کردن تخم مار چشمهایش سفید (نابینا) شد و چون به نزد پیغمبر شد در چشم او بدمید تا روشن و بینا گردید. ابن منده نیز از حلبس سلامانی نقل کرده که: او از پدر و او از جدش حبیب بن فویک بن عمرو روایت کرده که از پیغمبر راجع به مسئلهء افسون چشم در چشم زخم سؤالها کرد و پیغمبر بدو اجازت داد و دعا کرد. شاید این مرد همان حبیب بن عمرو سلامانی باشد. رجوع به الاصابه ج1 ص322 و 323 و تنقیح المقال ج1 ص254 و استیعاب ج1 ص124 و ج2 ص523 شود.