یون

(اِخ)(1) یونانی. قومی که در یونان می زیستند و خود کلمهء یونان را هم ایرانیان از همین کلمه گرفته اند و بر سرزمین آنها که هلاس(2) باشد اطلاق کرده اند. (از فرهنگ ایران باستان صص 113-114).
(1) - Yunna.
(2) - Hellas.


یون

(اِخ) قسمت آسیای صغیر یونان قدیم: چوب سدر که استعمال شده، آن را از محلی آورده اند که کوه نامیده می شود. مردمان ایبرناری این چوب را آوردند. از مملکت بابل، کری و یون تا شوش آنها را آوردند... تزیینات برجستهء قصر از یون آورده شده... ستونهای مرمر که در...


یونا

(اِخ) یونس. (قاموس کتاب مقدس) (یادداشت مؤلف). رجوع به یونس (پیغمبر) شود.


یونا

(اِخ) زوجهء خوزی وکیل هیرودیس انتیپاس، از جمله کسانی بود که مسیح را خادم بود و حنوط از برای دفن مسیح آورد. (قاموس کتاب مقدس).


یونارت

[رَ] (اِخ) دهی است دم دروازهء اصفهان. (از انساب سمعانی).


یونارتی

[رَ] (ص نسبی) منسوب است به یونارت و آن دیهی است دم دروازهء اصفهان. (از انساب سمعانی).


یونارتی

[رَ] (اِخ) حافظ شهر ابونصر حسن بن محمد بن ابراهیم بن احمدبن علی یونارتی اصفهانی که به سال 529 ه . ق. درگذشته است. (از تاج العروس). و رجوع به ابونصر و حسن شود.


یونان

(اِخ) یونس پیغمبر: ذوالنون؛ لقب یونس أی یونان النبی. (از اقرب الموارد).


یونان

(اِخ) اسدی در لغت نامه گوید: «مادر یونس پیغمبر بوده است. چون از بطن حوت نجات یافت قومی در حق یونان معتقد شده بودند و بدو بگرویده و آن قوم را یونانیان خوانند» و شعری از دقیقی به شاهد آرد. اما شرح بالا و شعر دقیقی حتی با اساطیر یهود...


یونان

(اِخ) دهی است میان بردعه و بیلقان. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). جایی است در هفت فرسخی بردعه و بیلقان. (از معجم البلدان).


یونان

(اِخ) نام دهی به بعلبک. (منتهی الارب). از دیه های بعلبک است. (از معجم البلدان). نام قریه ای نزدیک بعلبک. (ناظم الاطباء).


یونان

(اِخ) نام قومی که در جنوب اروپا در شبه جزیرهء یونانستان ساکنند. خود مردم به خود هلانی گویند. ایرانیان این اسم را از نام یکی از قبایل آنها که یونی ها(1) باشد گرفته و به تمام مملکت و مردم اطلاق کردند. (از فرهنگ لغات شاهنامه ص271).
(1) - Yavanites.


یونان

(اِخ)(1) کشوری در جنوب شرقی اروپا و در جنوب غربی شبه جزیرهء بالکان، مشتمل بر جزایر پراکنده ای در دریای اژه(2) و دریای ایونی(3)، که 130400 کیلومتر مربع مساحت و بیش از 8555000 تن سکنه دارد. از این تعداد در حدود 7 میلیون نفر پیرو کلیسای ارتدکس یونان هستند. این...


یونان زمین

[زَ] (اِخ) زمین یونان. سرزمین یونان. کشور یونان. (از یادداشت مؤلف) :
جزیره یکی بُد به یونان زمین
کروتیس بُد نام شهر گزین.عنصری.
شامس، جزیره ای بود به یونان زمین. (لغت فرس اسدی).
دواسبه فرستاد قاصد ز پیش
به یونان زمین پیش دستور خویش.نظامی.
ارسطو که دستور درگاه بود
به یونان زمین نایب شاه بود.نظامی.
به یونان زمین...


یونانستان

[نِ] (اِخ)(1) سرزمین یونان. کشور یونان. رجوع به قاموس الاعلام ترکی و ایران باستان ص690 و 714 و یونان شود.
(1) - صاحب قاموس الاعلام مینویسد: یونانستان به جای یونان غلطی فاحش است.


یونانی

(ص نسبی، اِ) منسوب به یونان. هر چیز منسوب و مربوط به کشور یونان. (یادداشت مؤلف) :
ساخت آنگه یکی بیوکانی
هم بر آیین و رسم یونانی.عنصری.
|| اهالی یونان. مردم یونان. که از مردم یونان باشد. اهل یونان. از یونان. گِرِک. گرس. هلن. آغریقی. آغریقیه. (یادداشت مؤلف). || زبانی که در یونان...


یونانیت

[نی یَ] (ع مص جعلی، اِمص)یونانی بودن. از یونان بودن. از مردم یونان بودن. (یادداشت مؤلف) : شهرهای یونانی که علمدار یونانیت در ایران بودند سلوکیها را بی شک بر پارتی های شجاع و... ترجیح خواهند داد. (ایران باستان ج3 ص2230). ورجوع به یونان و یونانی شود. || رسوم و...


یوناه

(اِخ) یونان. یونس نبی. نام کتابی از تورات. (یادداشت مؤلف).


یونت

(ترکی، اِ) نام ماه هفتم از ماههای ترکی برابر مهرماه شمسی ایران. (از آثارالباقیه ص70). و رجوع به یونت ئیل شود.


یونت ئیل

(ترکی، اِ مرکب) نام سال هفتم از دورهء اثناعشری که سال اسب باشد. (ناظم الاطباء). نام هفتمین سال از سالهای ترکی است یعنی سال اسب. (هرمزدنامه ص3). نام سال هفتم از دورهء دوازده سالهء تاریخ ترکان است. (از یادداشت مؤلف).



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.