یونانی
(ص نسبی، اِ) منسوب به یونان. هر چیز منسوب و مربوط به کشور یونان. (یادداشت مؤلف) :
ساخت آنگه یکی بیوکانی
هم بر آیین و رسم یونانی.عنصری.
|| اهالی یونان. مردم یونان. که از مردم یونان باشد. اهل یونان. از یونان. گِرِک. گرس. هلن. آغریقی. آغریقیه. (یادداشت مؤلف). || زبانی که در یونان بدان تکلم کنند. زبان مردم یونان. زبان یونان. زبان یونانی. (یادداشت مؤلف) :
تازی و پارسی و یونانی
یاد دادش مغ دبستانی.نظامی.
ساخت آنگه یکی بیوکانی
هم بر آیین و رسم یونانی.عنصری.
|| اهالی یونان. مردم یونان. که از مردم یونان باشد. اهل یونان. از یونان. گِرِک. گرس. هلن. آغریقی. آغریقیه. (یادداشت مؤلف). || زبانی که در یونان بدان تکلم کنند. زبان مردم یونان. زبان یونان. زبان یونانی. (یادداشت مؤلف) :
تازی و پارسی و یونانی
یاد دادش مغ دبستانی.نظامی.