جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کومه: (تعداد کل: 2)
کومه
[مَ](1) (ع اِ) کومه. تودهء خاک بلند برداشته. (منتهی الارب) (آنندراج). توده ای از خاک و جز آن و آن را صبره گویند. ج، کُوُم، اکوام. (از اقرب الموارد). توده. کپه: یک کپه خاک؛ یک کومهء خاک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
(1) - صاحب اقرب الموارد به فتح کاف نیز...
(1) - صاحب اقرب الموارد به فتح کاف نیز...
محصولات ما
قافیه‌یاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:
ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.