جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کنگ: (تعداد کل: 5)
کنگ
[کَ] (اِ) به معنی بال است یعنی سرانگشتان دست آدمی تا دوش. (برهان) (فرهنگ رشیدی). بازوی انسان. (غیاث). بال باشد و آن از سر انگشتان است تا بازو و کتف. (انجمن آرا) (از جهانگیری). بال آدمی یعنی از سرانگشتان تا دوش. (ناظم الاطباء). || از جانوران پرنده، جناح. (برهان) (فرهنگ...
کنگ
[کُ] (ص) مرد سطبر و قوی هیکل. (برهان) (جهانگیری). فربه و قوی هیکل. (غیاث). مرد قوی هیکل. (فرهنگ رشیدی). مردمان قوی هیکل. (انجمن آرا). مرد شناور استوارخلقت بزرگ جثه. (ناظم الاطباء). پسر جوان(1). (از فهرست ولف) :
همان(2) کنگ مردان(3) چو شیر یله
ابا طوق زرین و مشکین کله.
فردوسی (از انجمن آرا).
||...
همان(2) کنگ مردان(3) چو شیر یله
ابا طوق زرین و مشکین کله.
فردوسی (از انجمن آرا).
||...
کنگ
[کِ] (ص) پسر امرد درشت قوی جثه. (برهان). امرد قوی جثه. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا). پسر امرد بی اندام و بدشکل بزرگ جثه. (ناظم الاطباء). امرد بزرگ و قوی تن. امرد بزرگ و قوی قالب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
داری کنگی کلندره که شب و روز
خواجهء ما را ز...
داری کنگی کلندره که شب و روز
خواجهء ما را ز...
کنگ
[کَ] (اِخ) دهی از دهستان شاندیز است که در بخش طرقبهء شهرستان مشهد واقع است و 2057 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).