[کَشْ وَ] (اِ) فجور است و آن انتهای زور قوت شهوانیهء قبیحه و ارتکاب در امور فواحش است. (برهان) (ناظم الاطباء).
[کُ] (اِ) کشوث است. (برهان). رجوع به کشوث شود.
[کُ] (اِمص) گشود. گشودگی. (ناظم الاطباء). حاصل بالمصدر از گشادن. (آنندراج). رجوع به گشودن شود.
[کَ] (ع ص) ماده شتری که به سه انگشت دوشیده شود. (منتهی الارب). ج، کُشُد. || ناقهء تنگ سوراخ پستان. || ناقهء کوتاه سرپستان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج، کُشُد. || ورزندهء بکوشش جهت عیال. (منتهی الارب). ج، کُشُد. صلهء رحم کننده و برای رحم و خویشان کوشش...