جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کتاب: (تعداد کل: 3)
کتاب
[کِ] (ع مص) کَتب. کِتابَه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (متن اللغه). کِتبَه. (اقرب الموارد) (متن اللغه).(1) نبشتن و یقال کتبت بالقلم. (از منتهی الارب). نگاشتن لفظ به حروف هجاء در چیزی، مانند خط. (اقرب الموارد). || فرمان راندن. کتب علیه کذا؛ فرمان داد و حکم کرد بر او. (متن اللغه)....
کتاب
[کِ] (ع اِ) نامه. ج، کُتُب، کُتب. (منتهی الارب). آنچه در آن نویسند، تسمیه بالمصدر سمی به لجمعه ابوابه و فصوله و مسائله. (از اقرب الموارد). سِفر. (دهار) (نصاب). مجموعهء خطی یا چاپی. (فرهنگ فارسی معین). اجتماع چند جزو نوشته شده یا چاپ شده که آنها را بهم منضم کنند...