جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه پهنه: (تعداد کل: 3)

پهنه

[پَ هَ نَ / نِ] (اِ) پَهَن. شیری که بسبب مهربانی بسیار در پستان مادر طغیان کند. (برهان). رجوع به پَهَن شود.

پهنه

[پَ نَ / نِ] (اِ)(1) فسحت. عرصه. عرض. (برهان). ساحت. میدان. (جهانگیری) (برهان):
جرم هلال چرخ برین سبز پهنه چیست
مانا ز سم اسب تو بر وی نشان رسید.
کمال اسماعیل.
ط - پهنهء کارزار؛ میدان جنگ.
(1) - etendue.

پهنه

[پَ نَ / نِ] (اِ) مقابل گوی. طبطاب. راکت(1) (در گوی و پهنه). قسمی چوگان که سر آن مانند کفچه پهن است و گوی را در آن نهاده برافکنند و چون نزدیک بفرود آمدن شود باز سر پهنه را بر او زنند و هم چنین کنند و نگذارند بر زمین...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.