جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پلید: (تعداد کل: 1)
پلید
[پَ] (ص) ناپاک. شوخ. شوخگن. شوخگین. چرک. چرکین. پلشت. فزاک. فژاک. فژاکن. فژاکین. فژکن. فژه. فژغند. فژغنده. فژکنده. فرخج. گست. (حاشیهء لغت نامهء اسدی نسخهء نخجوانی). پلیت. (آنندراج). وسخ(1). قَذِر. ساطن. کرّزی. طَفِس. (منتهی الارب). رجس. نجس. خبیث. (تفلیسی). مردار. (برهان قاطع). داعر. دَنِس. نَضف. نضیف. نَطِف. کلخج. فقیع. (منتهی...