جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه وعید: (تعداد کل: 2)
وعید
[وَ] (ع اِ) وعدهء بد. مقابل وعده که نوید و مژده و وعدهء خوب است. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) :
ز توحید و قرآن و وعد و وعید
ز تأیید و از رسمهای جدید.فردوسی.
این همه آمد شد و وعد و وعید
ازبرای امتحان خواهد بُدَن.عطار.
چو عاصی ترش کرده روی از وعید
چو...
ز توحید و قرآن و وعد و وعید
ز تأیید و از رسمهای جدید.فردوسی.
این همه آمد شد و وعد و وعید
ازبرای امتحان خواهد بُدَن.عطار.
چو عاصی ترش کرده روی از وعید
چو...
وعید
[وَ] (ع مص) بیم کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات). تهدید. (اقرب الموارد). || وعدهء بد کردن. (از اقرب الموارد).