جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هم: (تعداد کل: 3)
هم
[هَ] (حرف ربط، ق) به معنی نیز که به عربی ایضاً گویند. (برهان). لفظ فارسی است مرادف نیز. صاحب بهار عجم نوشته که فرق در لفظ «نیز» و لفظ «هم» این است که آوردن لفظ «هم» بر معطوف و معطوف علیه هر دو صحیح باشد، چنانکه گویند: هم نماز کردم...
هم
[هَم م] (ع اِ) اندوه. ج، هموم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). یکی از اعراض شش گانهء نفسانیه. (یادداشت مؤلف) :
برداشته خزینه و انباشته به زر
صندوقهای پیل، و نه در دل هم و نه غم.
فرخی.
زآرزوها که داشت خاقانی
هیچ همّی به جز وصال تو نیست.خاقانی.
اگر در این مهم عظیم و همّ...
برداشته خزینه و انباشته به زر
صندوقهای پیل، و نه در دل هم و نه غم.
فرخی.
زآرزوها که داشت خاقانی
هیچ همّی به جز وصال تو نیست.خاقانی.
اگر در این مهم عظیم و همّ...
هم
[هِم م] (ع ص) پیر فانی. ج، اهمام. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || نازک و نحیف، و در این معنی مشتق از «همته النار» است، یعنی آتش ذوبش کرد. || قدح هم؛ قدح شکسته. (از اقرب الموارد).