جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هلا: (تعداد کل: 3)
هلا
[هِ / هَ] (صوت) ندا باشد ازبرای آگاهانیدن و تنبیه کردن، و در طعنه زدن مکرر کنند. (برهان). کلمه ای است جهت استعجال و ورغلانیدن. (منتهی الارب). هله. هین. هان. الا :
هلا چامه پیش آر ای چامه گوی
تو چنگ آور ای دختر ماهروی.دقیقی.
برخیز و برافروز هلا قبلهء زردشت
بنشین و برافکن...
هلا چامه پیش آر ای چامه گوی
تو چنگ آور ای دختر ماهروی.دقیقی.
برخیز و برافروز هلا قبلهء زردشت
بنشین و برافکن...
هلا
[هَ] (ع اِ صوت) کلمه ای است که بدان اسب را زجر کنند و اسب مادگان را تسکین دهند وقت ضراب. (منتهی الارب).
هلا
[هَلْ لا] (ع ق) کلمه ای است جهت تحضیض، مرکب از هل و لا. (منتهی الارب). کلمهء تحضیض، مرکب از هل و لا، اگر بر ماضی درآید معنی سرزنش بر ترک فعل دهد و اگر بر مضارع درآید برای برانگیختن بر فعل بود.