جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نهد: (تعداد کل: 5)
نهد
[نَ] (ع اِ) هرچیز بلند و برآمده (منتهی الارب) ناتی ء و مرتفع از هر نوعی (از متن اللغه) شی ء مرتفع (اقرب الموارد ||) ثدی پستان را گویند بسبب برآمدگی آن (از اقرب الموارد ||) شیر بیشه (منتهی الارب) اسد (متن اللغه) (اقرب الموارد ||) زبد (اقرب الموارد) نهید...
نهد
[نَ / نِ] (ع اِ) نفقه و هزینه ای که در سفر هر یک از رفیقان برابر یکدیگر برآورند (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) هزینه و سهمی که به تساوی همرزمان هنگام مناهده و جنگ با دشمن بپردازند (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از ابن اثیر) عون (متن اللغه).
نهد
[نُ] (ع ص، اِ) جِ نهداء (ناظم الاطباء).
نهد
[نَ هَ] (ع مص) نهد رجوع به نَهْد شود.
نهد
[نَ] (اِخ) نام طایفه ای است از اعراب (از انساب سمعانی) قبیله ای است به یمن (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).