جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مهله: (تعداد کل: 4)

مهله

[مُ / مَ / مِ لَ / مُ هَ لَ] (ع اِ) زردآب مرده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ریم. (منتهی الارب).

مهله

[مُ لَ] (ع مص) انجام دادن با آرامش. مَهل. (از اقرب الموارد). و رجوع به مهل شود.

مهله

[مُ لَ] (ع اِ) قطران تنک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مُهل. || آمادگی. (منتهی الارب). عده. (اقرب الموارد). || درنگ و آهستگی. گویند: اخذ علی فلان المهله؛ یعنی پیشی گرفت از وی در سن و سال یا در ادب و آرامش و آهستگی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ||...

مهله

[مُ لَ] (ع اِ) مهلت. مهله. رجوع به مهله و مهلت شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.