جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مقام: (تعداد کل: 4)
مقام
[مَ / مُ] (ع مص) (از «ق و م») اقامت و آرام کردن بجائی(1). (منتهی الارب). اقامت. (اقرب الموارد) (محیط المحیط) (ناظم الاطباء). ایستادن... و با لفظ گرفتن و کردن و داشتن مستعمل است. (آنندراج). در معیار آرد: مُقام و مَقام هر دو به معنی اقامت و به معنی جای...
مقام
[مَ] (ع اِ) منزلت. (اقرب الموارد) (محیط المحیط). منزلت. مرتبه. درجه. (از ناظم الاطباء). پایه. رتبه. جایگاه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
این فخر جز امین تو را نیست وین مقام
کو کرد اختیار ز بهر تو ارتحال.
ناصرخسرو.
همه را در مقام خویش بدار
هیچکس را ز خوی بد مازار.سنائی.
در انواع علوم به...
این فخر جز امین تو را نیست وین مقام
کو کرد اختیار ز بهر تو ارتحال.
ناصرخسرو.
همه را در مقام خویش بدار
هیچکس را ز خوی بد مازار.سنائی.
در انواع علوم به...
مقام
[مَ] (اِخ) سنگی است که حضرت ابراهیم هنگام بنای بیت بر آن ایستاد و گویند سنگی است که چون زوجهء اسماعیل سر او را می شست حضرت بالای آن ایستاده بود و این همان سنگ معروفی است که به امر خدا در مسجدالحرام نهاده اند و مردم نزد آن نماز...
مقام
[مَ] (اِخ) از مضافات بوشهر، و بیشتر از یک فرسخ در جنوب بوشهر است. (فارسنامهء ناصری). بندری در جنوب ایران که محل صید مروارید است. و رجوع به بندر مقام شود.