جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مغازله: (تعداد کل: 2)

مغازله

[مُ زَ لَ] (ع مص) با دوست بازی کردن. (المصادر زوزنی). سخن گفتن با زنان و عشقبازی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد): غازلت المرأه مغازله و غازلتنی؛ عشقبازی کردم با آن زن و سخن گفتم با وی و او مرا عشقبازی کرد و سخن گفت. (ناظم الاطباء). و...

مغازله

(1) [مُ زَ لَ / زِ لِ] (از ع، اِمص)عشقبازی. (ناظم الاطباء) : از صباح تا رواح با صباح به مغازله و معانقه می گذشت. (لباب الالباب چ نفیسی ص52). و رجوع به مادهء قبل شود.
(1) - رسم الخطی از «مغازله» عربی در فارسی است.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.