جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مشغله: (تعداد کل: 4)
مشغله
[مَ غَ لَ] (ع اِ) کار و بار که بازدارد تو را از کار. ج، مَشاغِل. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کار و باری که بازدارد شخص را از کار دیگر. ج، مشاغل. (ناظم الاطباء). و رجوع به مادهء بعد شود.
مشغله
(1) [مَ غَ لَ / لِ](2) (ع اِ) کار و بار. (غیاث). مأخوذ از تازی، کار و بار و شغل و پیشه و کسب و معامله و داد و ستد و هر چیزی که شخص را بخود مشغول کند. (ناظم الاطباء). گرفتاری کار. شغل :
آنکو چو من از مشغله و...
آنکو چو من از مشغله و...
مشغله
[مَ غَ لَ] (ع اِ) کار و بار که بازدارد تو را از کار. ج، مَشاغِل. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کار و باری که بازدارد شخص را از کار دیگر. ج، مشاغل. (ناظم الاطباء). و رجوع به مادهء بعد شود.