جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مسمی: (تعداد کل: 8)

مسمی

[مُ سَمْ ما] (ع ص) نامیده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). به نامی خوانده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خوانده شده. (ناظم الاطباء). نام کرده شده، یعنی صاحب نام. (آنندراج) (غیاث). نام نهاده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ملقب شده. (ناظم الاطباء)....

مسمی

[مُ سَمْ ما] (از ع، اِ) صورت ظاهر. فورمالیته. مسما. ظاهر: منظور آن بود که مسمائی به عمل آید.

مسمی

[مُ سَمْ ما] (اِ) مسما. مسمّن. نام غذائی است. و رجوع به مسما و مسمن شود.

مسمی

[مُ سَمْ می] (ع ص) آن که می نامد و اسم می گذارد. (ناظم الاطباء).

مسمی

[مُ سَمْ ما] (ع ص) نامیده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). به نامی خوانده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خوانده شده. (ناظم الاطباء). نام کرده شده، یعنی صاحب نام. (آنندراج) (غیاث). نام نهاده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ملقب شده. (ناظم الاطباء)....

مسمی

[مُ سَمْ ما] (از ع، اِ) صورت ظاهر. فورمالیته. مسما. ظاهر: منظور آن بود که مسمائی به عمل آید.

مسمی

[مُ سَمْ ما] (اِ) مسما. مسمّن. نام غذائی است. و رجوع به مسما و مسمن شود.

مسمی

[مُ سَمْ می] (ع ص) آن که می نامد و اسم می گذارد. (ناظم الاطباء).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.