جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مزیل: (تعداد کل: 4)

مزیل

[مِزْ یَ] (ع ص) مرد زیرک پاکیزه خوی. مزیال. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج).

مزیل

[مُ] (ع ص) دورکننده از جای. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دورکنندهء آثار چیزی. (آنندراج) (غیاث). ناسخ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). برنده. زایل کننده و برطرف کنندهء اثر چیزی. (ناظم الاطباء). الفاقه مزیل الطاقه؛ درویشی ناتوان کنندهء توانائی است. (از ناظم الاطباء)؛ گلاب مزیل الصداع؛ گلاب...

مزیل

[مُ زَیْ یَ] (ع ص) جداشده و پراکنده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).

مزیل

[مُ زَیْ یِ] (ع ص) جدا کننده و پراکنده کننده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.