جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مریم: (تعداد کل: 6)
مریم
[مَرْ یَ] (اِ) هر زن پارسا که حدیث مردان را دوست دارد. (منتهی الارب).
مریم
[مَرْ یَ] (اِ) (گل...)(1) گلی است که برگ و کونه و پیاز آن چون نرگس است و برگهای آن از نرگس باریکتر و سخت تر است و گل آن سفید و بسیار معطر است. گیاهی است زینتی از تیرهء نرگسی ها و از دستهء گوش خرها. اصل این گیاه را...
مریم
[مَرْ یَ] (اِخ)(1) نام مادر عیسی مسیح علیه السلام و او دختر عمران بن ماثان و مادرش حِنَّه بود. بعضی نام پدر او را یواکیم نوشته اند. لقبش عذراء و بتول است. مادر عیسی(ع) دختر عمران و از نسل داود است. برطبق قرآن کریم مادر او پیش از ولادت کودک...
مریم
[مَرْ یَ] (اِخ) نام سورهء نوزدهم از قرآن کریم، که مکیه است. نود و هشت آیت دارد و پس از سورهء کهف و پیش از طه قرار دارد و با آیهء کهیعص آغاز شود.
مریم
[مَرْ یَ] (اِخ) برحسب روایات نام دختر قیصر روم است که پدرش او را به تزویج خسرو پرویز در آورد و او مادر شیرویه بود. نظامی نیز در داستان خسرو و شیرین ذکر او را آورده است :
بفرمود تا مریم آمد به پیش
سخن گفت با او ز اندازه بیش.فردوسی.
مریم دختر...
بفرمود تا مریم آمد به پیش
سخن گفت با او ز اندازه بیش.فردوسی.
مریم دختر...