جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مرید: (تعداد کل: 3)
مرید
[مَ] (ع ص، اِ) سرکش و درگذرنده. (منتهی الارب). خبیث و متمرد و شریر. (از اقرب الموارد). متمرد و سرکش و بیرون رونده از فرمان خدای تعالی و رانده شده. (غیاث). گردنکش. (زمخشری). دیوستنبه. (السامی). طاغی. عاصی. الود. ج، مُرَداء. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : و من الناس مَن یجادل...
مرید
[مِرْ ری] (ع ص) سخت ستنبه و سرکش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).