جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مردود: (تعداد کل: 1)
مردود
[مَ] (ع ص) ردشده. بازگردانیده شده. برگردانده. مرجوع. بازگشت داده شده. || رانده. (دستورالاخوان). مطرود. طردشده. نامقبول. واخورده :
مردود خلق باشد مقبول ذوالمنن.قاآنی.
- مردود آمدن؛ مطرود آمدن. طرد شدن. رانده شدن :
کو زنده ای که هرگز از بهر نفس کشتن
مردود خلق آمد رسوای مرد و زن شد.
عطار.
|| لعین. (منتهی الارب)....
مردود خلق باشد مقبول ذوالمنن.قاآنی.
- مردود آمدن؛ مطرود آمدن. طرد شدن. رانده شدن :
کو زنده ای که هرگز از بهر نفس کشتن
مردود خلق آمد رسوای مرد و زن شد.
عطار.
|| لعین. (منتهی الارب)....