جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه لباب: (تعداد کل: 4)

لباب

[لُ] (اِخ) کوهی است مر بنی حذیمه را. (منتهی الارب). قال الاصمعی و هو یذکر جبال هذیل ثم اودیه واسعه و جبل یقال له لباب و هو لبنی خالد. (معجم البلدان).

لباب

[لُ] (ع اِ) گیاه اندک. (منتهی الارب).

لباب

[لَ بِ] (ع اِ فعل) لبابِ لَبابِ؛ باکی نیست ترا. (منتهی الارب).

لباب

[لُ] (ع ص، اِ) خالص از هر چیزی. حسبٌ لباب؛ حسب خالص بی آمیغ. (منتهی الارب). گزیدهء هر چیز. ویژهء هر چیز. بهتر چیزی. چیزی بی آمیغ. نفیس. (دستوراللغه). || مغز. لباب فستق؛ مغز پسته. (مهذب الاسماء). لبّ لباب؛ مغز بی آمیغ. میانهء نفیس :
بجان عاقلهء کائنات یعنی تو
که کائنات...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.