لباب

معنی لباب
[لُ] (ع ص، اِ) خالص از هر چیزی. حسبٌ لباب؛ حسب خالص بی آمیغ. (منتهی الارب). گزیدهء هر چیز. ویژهء هر چیز. بهتر چیزی. چیزی بی آمیغ. نفیس. (دستوراللغه). || مغز. لباب فستق؛ مغز پسته. (مهذب الاسماء). لبّ لباب؛ مغز بی آمیغ. میانهء نفیس :
بجان عاقلهء کائنات یعنی تو
که کائنات قشور است و حضرت تو لباب.
خاقانی.
باز باش ای باب بر جویای باب
تا رسند از تو قشور اندر لباب.مولوی.
بر لبیب آید لباب آن کاس او
وز غبی کم گردد استیناس او.مولوی.
لیکن هم ار بدیدهء معنی نظر کنی
در پردهء قشور توان یافتن لباب.قاآنی.
|| عقل. خرد :
کو نظرگاه شعاع آفتاب
کو نظرگاه خداوند لباب.مولوی.
|| آردِ نرم.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.