جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه قومه: (تعداد کل: 2)

قومه

[قَ مَ] (ع مص) بهمهء معانی رجوع به قیام (مص) شود. || یک بار برخاستن. (از اقرب الموارد) || مابین الرکعتین قومه؛ یعنی دروا شدن میان رکوع و سجود. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || (اِ) قومه الانسان؛ بالای مردم. قامت انسان.

قومه

[قَ وَ مَ] (ع ص، اِ) جِ قائم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قائم شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.