جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قسیس: (تعداد کل: 3)
قسیس
[قِسْ سی] (معرب، اِ) کشیش. مهتر ترسایان و دانشمند آنها. (منتهی الارب). رتبه ای است بعد از اسقف و قبل از شماس. قُسّ. (اقرب الموارد). رجوع به قُسّ شود. ج، قسیسون (اقرب الموارد) (منتهی الارب)، قساوسه. و در این جمع چون سین ها بسیار شدند یکی از آنها را به...
قسیس
[قُ سَ] (اِخ) موضعی است. (منتهی الارب).
قسیس
[قُ سَ] (اِخ) نام جد عبدالله بن یعقوب محدث است. (منتهی الارب).