جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه قبیل: (تعداد کل: 2)

قبیل

[قَ] (ع اِ) مام ناف. (منتهی الارب) (آنندراج). || (ق) روباروی. (منتهی الارب). ظاهر و آشکارا. گویند: رأیته قبی؛ یعنی روباروی و آشکارا دیدم او را. || (ص) پذرفتار. || کارگزار. (منتهی الارب) (آنندراج). || پاکار. || (اِ) رئیس قوم. || شوی زن. || جماعت مردم از سه گروه تا...

قبیل

[قَ] (اِخ) نام مردی است. (منتهی الارب).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.