جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فروبسته: (تعداد کل: 1)
فروبسته
[فُ بَ تَ / تِ] (ن مف مرکب)بسته. گره خورده. مقابل گشوده :
بود آیا که در میکده ها بگشایند
گره از کار فروبستهء ما بگشایند؟حافظ.
رجوع به فروبستن شود.
بود آیا که در میکده ها بگشایند
گره از کار فروبستهء ما بگشایند؟حافظ.
رجوع به فروبستن شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.