جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه غزنوی: (تعداد کل: 10)

غزنوی

[غَ نَ ] (ص نسبی) منسوب است به غزنه. (آنندراج). منسوب است به غزنه که از بلاد هند است. (انساب سمعانی). منسوب به غزنین و غزنی. رجوع به غزنین شود.
-سلاطین غزنوی؛ رجوع به غزنویان شود.

غزنوی

[غَ نَ ] (اِخ) او راست: کتاب «النتف فی الفتاوی» که علی جمالی در ادب الاوصیاء آن را ذکر کرده است. دانشمندان دیگر هم کتبی به این نام تصنیف کرده اند. (از کشف الظنون چ استانبول ج2 ستون 1925).

غزنوی

[غَ نَ ] (اِخ) (متوفی به سال 1445م.) از دانشمندان هند است. در دولت آباد واقع در دکن متولد شد و در دهلی دانش فراگرفت و قاضی القضاه بود. از تألیفات وی «الارشاد» است در نحو که نسخهء خطی از آن در لیدن است. (از اعلام المنجد).

غزنوی

[غَ نَ] (اِخ) متوفی به سال 593 ه .ق. = 1197م.) احمدبن محمد بن سعید اصولی. فقیهی بود و در حلب درگذشت. او راست: «روضه اختلاف العلماء» و «المقدمه المختصره» در فقه، و «روضه المتکلمین» در اصول دین. (از اعلام زرکلی ج1 ص70) رجوع به احمدبن محمد غزنوی شود (تاریخ...

غزنوی

[غَ نَ] (اِخ) (متوفی به سال 556 ه .ق.)(1) اشرف الدین حسن بن محمد حسینی غزنوی، مکنی به ابومحمد و مشهور به اشرف، از فصحای بزرگ اواسط قرن ششم هجری قمری است. دربارهء نام او هیچیک از مآخذ اختلافی ندارند و خود نیز در اشعار خویش حسن را غالباً به...

غزنوی

[غَ نَ] (اِخ) (704-773 ه . ق.) سراج الدین، عمر بن اسحاق بن احمد هندی. از اکابر فقهای حنفی بود. او راست : «الفتاوی السراجیه» خطی، و «التوشیح» در «شرح الهدایه، و «الشامل» در فقه، و «زبده الاحکام فی اختلاف الائمه» خطی، و «شرح بدیع الاصول» و شرح المغنی» و...

غزنوی

[غَ نَ] (اِخ) (متوفی به سال 582 ه . ق. = 1186م.) عالی بن ابراهیم بن اسماعیل غزنوی، ملقب به تاج الشریعه، فقیهی حنفی و مفسر بود. او راست «تفسیر قرآن» در دو جزء. (از اعلام زرکلی ج2 ص461).

غزنوی

[غَ نَ] (اِخ) (حکیم...) مجدودبن آدم سنائی :
بشنو این پند از حکیم غزنوی
تا بیابی در تن مرده نوی.
مولوی.
رجوع به سنایی شود.

غزنوی

[غَ نَ] (اِخ) محمد بن محمود قاضی غزنوی، ملقب به معین الدین و مکنی به ابوالعلاء. او راست: کتاب «سرالسرور» در ذکر شعرای زمان خود. (از کشف الظنون چ استانبول ج2 ستون 987).

غزنوی

[غَ نَ] (اِخ) محمودبن سبکتگین را گویند. (از آنندراج) :
ناز و نیاز کار ایاز است و غزنوی
کآن بندهء نیاز شد و این غلام ناز.
ملاشانی تکلو (از آنندراج).
چون این زاری به گوش غزنوی خورد
سرش غوطه به خون دل فروبرد.
حکیم زلالی (از آنندراج).
رجوع به محمودبن سبکتگین غزنوی شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.