جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه غالباً: (تعداد کل: 1)
غالباً
[لِ بَنْ] (ع ق) اکثر اوقات. بیشتر. در غالب. رجوع به غالب شود :
من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالباً این قدرم عقل و کفایت(1) باشد.حافظ.
|| باحتمال اغلب. ظاهراً :
محتسب گوید که بشکن ساغر و پیمانه را
غالباً دیوانه میداند من فرزانه را.سلمان.
(1) - ن ل: عقل کفایت.
من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالباً این قدرم عقل و کفایت(1) باشد.حافظ.
|| باحتمال اغلب. ظاهراً :
محتسب گوید که بشکن ساغر و پیمانه را
غالباً دیوانه میداند من فرزانه را.سلمان.
(1) - ن ل: عقل کفایت.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.