جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه علیک: (تعداد کل: 4)
علیک
[عَ لَ کَ](1) (ع حرف جر + ضمیر)مرکب از «علی» حرف جر و «ک» ضمیر متصل عربی. بر تو :
ترا ببینم و گویم علیک عین الله
بنام ایزد احسنت و زه نکو پسری.سوزنی.
- علیک(2) گفتن؛ پاسخ سلام دادن. مخفف «علیک السلام» است :
بیزارم از تو و همه یارانت، مر مرا
تا حشر...
ترا ببینم و گویم علیک عین الله
بنام ایزد احسنت و زه نکو پسری.سوزنی.
- علیک(2) گفتن؛ پاسخ سلام دادن. مخفف «علیک السلام» است :
بیزارم از تو و همه یارانت، مر مرا
تا حشر...
علیک
[عَ یَ] (اِخ) مرکب از: «علی» + «کاف تصغیر یا تحبیب» که آن را نام شخص میگذاشتند. از جمله «خواجه علیک» است که در اسرارالتوحید از او نقل قول شده است. رجوع به اسرارالتوحید ص93 و 135 و 288 و 290 شود.
علیک
[عَ یَ] (اِخ) دهی است از دهستان زاوه، بخش حومهء شهرستان تربت حیدریه دارای 276 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).
علیک
[عَ یَ] (اِخ) دهی است از دهستان سلطان آباد، بخش حومهء شهرستان سبزوار. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).