جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه علی: (تعداد کل: 1,808)

علی

[عَلْیْ] (ع مص) بالای سقف برآمدن. (از منتهی الارب). بالا رفتن و صعود کردن. (از تاج العروس) (اقرب الموارد) (متن اللغه). عِلْی. عُلیّ. رجوع به عِلْی و عُلیّ شود. || (اِ) هر جای بلند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (متن اللغه).

علی

[عَلْیْ] (اِخ) موضعی است در جبال هذیل. و در شعر امیه بن ابی عائذ آمده است :
لمن الخیام بعلی فالاحراص
فالسودتَین فمجمع الابواص.
(از معجم البلدان).

علی

[عِلْیْ] (ع مص) بالای سقف برآمدن. (از منتهی الارب). بالا رفتن و صعود کردن. (از تاج العروس) (متن اللغه). عَلْی. عُلیّ. رجوع به عَلْی و عُلیّ شود. || (اِ) اشراف و اجله. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عِلیه شود.

علی

[عُلْیْ] (ع اِ) بزرگان و اشراف و أجله. (از متن اللغه).

علی

[عَ لا] (ع جرف جر) بر. (ناظم الاطباء). برای استعلا بکار رود. (از منتهی الارب) (از لسان العرب) (تاج العروس) (مغنی اللبیب). مانند : «و علیها و علی الفلک تحملون». (قرآن 23/22). (منتهی الارب). برای استعلا آید، خواه حقیقی باشد مانند «علی الفلک تحملون» و خواه معنوی باشد مانند «فضلنا...

علی

[عُ لا] (ع اِمص) بزرگی و بلندی قدر و بلندی در منزلت. (منتهی الارب). بزرگی و شرف. (از اقرب الموارد). رجوع به علا شود. || (ص، اِ) جِ عُلیا. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به علیا شود.

علی

[عُ لا] (اِخ) شهری است به سواد وادی القری. (منتهی الارب) (از متن اللغه). علا. (معجم البلدان) (متن اللغه). موضعی است از ناحیهء وادی القری، که بین آن و شام واقع شده و پیغمبر (ص) در راه خویش بسوی تبوک در آنجا فرودآمد، و در محلی که نماز گزارد مسجدی...

علی

[عُ لا] (اِخ) موضعی است به دیار غطفان. (منتهی الارب). علا. (معجم البلدان) (متنن اللغه).

علی

[عُ لا] (اِخ) چند چاه است به دیار کلاب. (منتهی الارب). چاههایی است نزدیک حصا از دیار کلاب. (از معجم البلدان). چاههایی به دیار بنی کلاب. (از متن اللغه). علا. (معجم البلدان) (متن اللغه).

علی

[عُ لا] (اِخ) موضعی است به دیار بنی تمیم. (از متن اللغه). علا. (متن اللغه).

علی

[عُ] (اِ) ممال عُلی در فارسی. رجوع به عُلی شود :
جمال حسن معالی ابوالحسن طاهر
که از ثری اثر قدر اوست تا به علی.
ادیب صابر.

علی

[عِ لی ی] (ع اِمص) بلندی. (از تاج العروس) (اقرب الموارد).

علی

[عِلْ لی ی] (ع اِ) مکان بلند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || آسمان هفتم. (یادداشت مرحوم دهخدا). || دیوان خیر که در آن أعمال صلحا نوشته میشود. (یادداشت مرحوم دهخدا). منزلی در آسمان هفتم که در آن ارواح مؤمنان میباشد. (ناظم الاطباء). ج، عِلّیّین، عِلّیّون. || اشراف و أجلّهء مردم. (ناظم...

علی

[عُلْ لی ی] (ع اِ) اشراف و اجلهء مردم. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عِلّی. عِلّیه. عُلّیه.

علی

[عَ لی ی] (ع ص) بلند. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (تاج العروس) (اقرب الموارد). بلندبرآمده و درشت. || بزرگ و بلندقدر و شریف. (منتهی الارب). شریف. (لسان العرب). شریف و بزرگ. (از اقرب الموارد). || آنکه بالاتر از او چیزی نیست. (از لسان العرب) (از متن اللغه). بزرگوار و...

علی

[عَ] (اِخ) ابن آیبک بن عبدالله تقصادی ناصری دمشقی، ملقب به علاءالدین. رجوع به علی دمشقی شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن آیبک بن ترکمانی صالحی، ملقب به نورالدین و منصور. دومین تن از ممالیک بحری در مصر و شام. رجوع به علی بحری (ابن آیبک...) شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن أبان مهلبی. رجوع به علی مهلبی (ابن أبان...) شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابراهیم. از فضلای اواخر قرن 12 و اوایل قرن 13 هجری بود. وی در سال 1141 ه . ق. متولد شد و در 1213 ه . ق. درگذشت. او راست: سر المصون فی نکته الاظهار و الاضمار. (از معجم المؤلفین ج7 ص3 از حلیه البشر ج2 ص459).

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابراهیم، ملقب به بوش. محدث است. (از منتهی الارب). و مؤلف تاج العروس لقب او را «بوشی» ذکر کرده است و می نویسد که او را محمد بن عبدالرحمان حضرمی روایت میکند.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.